اضطراب شب کنکور...خونه ی شلوغ...چمدونایی که یواش یواش بسته میشن ...بغض من نگاه مبهم خواهرم ..و اشکی که با هر تلنگری پایین میادشنبه بدترین روز سال 84 البته تا اون روز
|