میدانی جمعه ها همیشه دلگیر نیستند ... تو همیشه روزها و جمعه های مرا دلگیر می کنی دلتنگ می کنی سیاه می کنی سرد می کنی غمزده نابود تباه تباه تباه می بینی تو* روزهای مرا خراب می کنی یک روز می شوی تمام بهانه ام ...بهانه ام برای آنچه من زندگی می ناممش!یک روز می شوی بغض ..یک روز اشک... از آن روز که برای یاسمن گریه کردم یک چیزی تکان خورد از سر جایش کنده شد و دور شد بعدها خودت و خودم کمی نزدیکش کردیم اما سر جایش ننشست فکر هم نمی کنم دیگر قصد نشستن داشته باشد وقتی که کنده شد هورررررررررررررری افتاد پایین از آن هورررررررری ریختن های دی ماهی که می ریزند و می روند و رنگ می بازند
تا دی ماه دیگر توی من خداحافظ
پ.ن:یک روز باز هم به رسم دی ماهی ها می نویسم امروز روز اول دیماه است سلام ای غرابت تنهایی
*چه لزومی دارد من توضیح دهم که تو کیست وقتی هر کسی می تواند باشد
Friday, July 08, 2005
|
|